شدن
- Jamshid Shirani
- Jun 23
- 1 min read

جمشید شیرانی
خورشیدِ رنگپریده
در افق ایستاده
و سایه ی بلندش
بر دریاچه شناور است.
ماه،
سرک می کشد
به جستجوی زمان
اینک،
چشمِ پُر خوابِ خورشید
افسانه ی ناتمام را
پلک بر هم می افکند،
زرد، سُرخ، خاکستری،
سیاه می شود،
لحظه ی دیده فروبستن
موسمِ روییدنِ رؤیاست.
دریاچه ی خاموش
دریچه می بندد
بر زمانِ یافته،
تا
در سکوتِ گوش ماهی
دُرّ یتیم
بخسبد.
Comments