
جمشید شیرانی
در میانِ متونِ جاری
چشمانت
گویاترین ترجمانِ جهان است
زلال
همچون نوازشِ دریا
بر ساحلِ انتظار
در ماهِ تمام.
واژه واژه نگاهت
تفسیرِ آشتی ست
در تولدِ تقدیر
و
پالایشِ حضور
در
تجلّیِ تصویر
تا
هستی، جلوه گاهِ
جادوی نگاهِ تو باشد.
چشم باز می کنی
و
هستی
آغاز می شود
در دلتنگیِ مردمانش
در هر نگاهِ روشن و شفاف.
دیده فرو می بندی
و
جهان
پشتِ صد پلکِ خفته
غروب می کند.
زبانِ زنده ی اردیبهشت است
نگاهِ سبزت
و رّدِ پای تماشا
در چشمانِ تو پیداست.
留言