هانا آرنت
ترجمه جمشید شیرانی
وداع این گونه بود:
یارانِ بسیاری همراه ما آمدند
و هر که نیامد دیگر یارمان نبود.
شامگاه این گونه بود:
لَنگ لَنگان، شتابِ ما را گرفت،
و جان هایمان را از پنجره پرتاب کرد.
قطار این گونه بود:
دشت ها را در پرواز طی کرد
و به نرمی از شهرهای بسیاری گذشت.
ورود این گونه بود:
نان را دیگر نان نمی نامیدند
و شراب در زبان بیگانه گفتگو را دیگرگون می کرد.
Comments