top of page

زمانی که ترکه می شکند

Jamshid Shirani

Updated: Nov 22, 2024















فِرَن دِلِینی بَرُن

ترجمه جمشید شیرانی


تُرد و شکسته، اُکالیپتوس رساتر در هم می شکند.

خُرد و خراب از فرسایش مدامِ

چکمه ها بر گذرگاه خاکی.


خُرده ریزِ خاطراتِ بی جان

جدا افتاده از منشأ حیات،

پراکنده در هم شکسته بر زمینِ بی تفاوت،

پامالِ رهگذران.


عُمری آفتابِ فراگردان محو می شود

در رقصِ چرخانِ فرو ریختن،

تا سوگِ آشکارِ فنای خویش

در پیشِ پای آینده،

سبزِ شکوفا و پُربرگ در قلمرو خورشید.


زندگی جوان و پُر توان می بالد.

و اینگونه کارخانه ی بردگی آغاز به کار می کند.

رسیده و سنگین در گرماگرمِ بلوغ

وآنگاه شکستن، پروازِ سقوط در سرمای خزان.


لیکن در مرگ، حیرتا، رایحه باز می گردد،

در مدیحه ای لیمویی، نعناعی، اکلیل کوهی.

اُکالیپتوس در هم می شکند رساتر در اعتراض

به سفری یگانه در پایان.

コメント


bottom of page