تارِ نور
- jshirani1
- Jan 7, 2023
- 1 min read
Updated: Apr 9, 2024

جمشید شیرانی
آوای تبعید
نهم دیماه ۱۴۰۱
مه فشاند نور و سگ عوعو کند
هر کسی بر خلقت خود می تَنَد (مولوی)
(۱)
فریاد می کشی
از روزنِ عصیان و درد
که می هراسد و
خیره
چنگ در می افکند
بر
گلوگاهِ بی کرانه ی فریادت.
جهان،
همه گوش است.
(۲)
ابر است و دود و سُرب
که فریاد می شود:
بیدادِ ابر،
غریوِ دود و
هیاهوی ترسخورده ی سُرب
- از نَفَس اوفتاده و
خاموش -
در تلاقی تن.
در میعادِ نام و رمز.
(۳)
هوا پُر از رشته های روشن نور است
شبق
خرمایی
طلایی
سپید
و...
بادِ آشفته
در رشته های نور
لب به خنده گشوده ست،
موزون،
رشته ای لؤلؤ تابان
در رقصِ بادِ پریشان...
(۴)
بر تارِ نور
زخمه می زند خنیاگرِ باد،
نک:
موسیقی نور،
ترانه ی عصیان،
تصنیفِ شادی:
ژن،
ژیان،
آزادی.
コメント